فرمت :WORD تعداد صفحه :157
- تعریف و تبیین موضوع:
زبان عضوی است ماهیچه ای و بیضی شکل که از ته به انتهای کف دهان و به استخوان لامی چسبیده و دارای یک سطح فوقانی و یک سطح تحتــانی و دو لبه جانبی و یک نــــوک می باشد . و در بین اعضای انسان از اهمیتی خاص برخوردار است و وظایفی را عهده دارد که به نحو احسن انجام می دهد .
و زبان سه کار عمده دارد :
1- جویدن و بلعیدن غذا به کمک زبان انجام می گیرد بطوری که اگر زبان به حرکت در نیاید ، خوردن غذا مشکل و گاهی غیر ممکن می باشد.
2- طعم و مزه های مختلف و گوناگون ( شیرینی ، تلخی ، شوری ، ترشی و .... به وسیله زبان تشخیص داده می شود .
3- افکار و اندیشه های انسان و مقصود و سخنان او ، با زبان ظاهر و ارائه می شود و به سخن دیگر ؛ سازنده و خلاق اصلی سخن و کلام زبان است .
و بدین جهت است که ما با توجه به قرآن و روایات و احادیث و .....هم روی کار سوم زبان که همان نقش بیانگری آن است ، تکیـــه می کنیم و از این زاویــه مورد توجه قرار می دهیم .
و در قرآن مجید می خوانیم: الرََّّحمنٍ ، علَّم القرآن ، خلق الانسان ، علَّمه البیان.
« خداوند مهربان به رسولش قرآن را آموخت و انسان را خلق نمود و به او بیان «سخن گفتن» را یاد داد.[1]
بعد از اینکه با زبان این عضو ماهیجه ای آشنا شدیم حقوق زبان از دیدگاه امام سجاد(ع) را بیان می کنیم .
امام برای زبان چندین حق بیان کرده اند که به ترتیب ذکر می کنیم:
1- پاکسازی زبان:
امام سجاد (ع) فرمود: « و اما حق اللسان فاکرامه عن الخنی»[2]
« حق زبان بازداشتن و پاک کردن نمودن آن از فحش و زشت گویی است.
تفسیر: در کلام امام (ع) اولین حق زبان پاکسازی آن از گفتار زشت و ناپسند است و دومین حق بهسازی آن می باشد که در واقع امام « پاکسازی » را مقدم بر «بهسازی » گرفته است.
2-بهسازی زبان:
« و تَعوِیدُهُ عَلَی الخَیرِ وَحَملُهُ عَلَی الادَبِ»
« حق زبان عادت دادن آن بر نیک گویی و وادار کردنش بر مودبانه سخن گفتن است »
تفسیر: در اینجا هم باید بعد از پاکسازی زبان از زشتیها ، آن را با زیباییها آراسته کنیم و بر سخنان خوب و زیبا و حق و منطقی عادت دهیم و بر این وادار کنیم.
« و قولوا للناس حسناً» [3] « بر مردم سخن خوب و زیبا بگویید»
3- خود داری از سخنان بی مورد و بی فایده:
و اِجمامُهُ اِلا لِمَوضِع الحاجَةِ و المَقعَةِ و الدُّنیا و اِعظائُهُ عَنِ الفُضُولِ الشُّنعَةِ القَلِیلَةِ الفائدَةِ لا یُومَنُ ضَرُرها مَعَ قِلَّةِ عائُدَنها.
سومین حق زبان « ساکت نمودن آن مگر به مقدار نیاز و لزوم و منفعت دین ودنیا ، و بازداشتن آن از حرفهای زاید که سودش کم و ضررش محتمل است»
بنای شریعت اسلام بر اعتدال و میانه روی است .
« جَعَلناکُم اُمَّةً وَسَطاً» « شما را امت میانه رو و معذول قرار دادیم»
2- ضرورت و اهداف تحقیق
انسان بعد از خداوند متعال ، قبل از هر چیز و هر کس با جوارح و اعضای خود در ارتباط است ، چرا که ارتباط با اشیاء و افراد دیگر نیز به وسیله اعضا و جوارح است . پس لازم است که حقوق آنها هم قبل از حقوق سایر چیزها مطرح شود.
امام سجاد (ع) نیز وقتی که حقوق را بیان می کند ، بعد از بیان بزرگترین حق خداوند (عبادت و عدم شرک) که نزدیکترین صاحب حق انسان از طرف بالا است .حقوق اعضا و جوارح را بیان می کند که نزدیکترین صاحب حق او از طرف پایین است .و مهمترین حقوق اعضا و جوارح ، حقوق زبان و حق اللسان است . تا جایی که امام علی (ع) می فرماید:
المرءُ مخبوءٌ تحت لسانِهِ شخصیت هر انسان زیر زبانش نهفته است »[4]
با توجه به آیه بالا زبان نمودار شخصیت است تاکسی به سخن نیامده است ، شخصیت و کاربرد آن پیدا نیست اما بعد از سخن ، ماهیتش آشکار می گردد.
حضرت علی (ع) فرمود :« تکلموا تعرفوا» در سخن بگویید تا شناخته شوید» و همچنین انسان می تواند با رعایت حقوق زبان از خدمات زبان بهره مند و از خطراتش در امان بماند . و می تواند انسان را به«اعلی علیین» و یا « اسفل السافلین» برساند ؛ چرا که ایمان و کفرکه از اعمال باطنی است . بوسیله زبان ظاهر می شود . وهدف از این تحقیق نشان دادن حقوق زبان و خدمات و خطرات زبان می باشد.
3- پیشینه موضوع:
شاید برای بعضی ها این سوال مطــرح شود که اعضــای یک فرد چگونه بر او حق پیدا می کنند و از او طلبکار می شوند ، در حالی که اعضای او نه از خود شعوری دارند و نه استقلالی !
همه می دانیم که اعضا و جوارح انسان ، اسباب کار و وسیله زندگی و ارتباطات او است و انسان با توجه به این که می تواند این اعضا را در موارد مختلف به کار گیرد . مالک حقیقی این اعضا، با توجه به مصالح فردی و اجتماعی نوع بشر شرایطی را در کاربرد آنها ، بر انسان قرار داده است و او را موظف کرده است که با این شرایط بکار برد .
4- روش تحقیق
روش تحقیق جهت مطالعه علمی موضوع تحقیق حاضر ، عبارت است از روش کتــابخـانه ای .
در این روش مهمترین بخش ، جمع آوری منابع و کتب قابل استفاده در تحقیق مورد نظر و مربوط به مراکز مختلف از جمله سایتهای مختلف حوزه و دانشگاه و کتابخانه شخصی و استفاده از نوار معتبر و بررسی کتــب مربوط به رساله حقوق امام سجاد ( علیه السلام ) می باشد.
پس از جمع آوری مطالب و فیش برداری از آنها ، موضوعات مربوطه مشخص و مطالب بر طبق آنها دسته بندی شده و در مرحله بعد ، چنین و این مطالب و سرانجام شکل دادن و مرتبط ساختن کل مطالب جهت تبیین موضوع اصلی در پژوهش است .
امام زین العابدین( علیه السلام) شهربانو دختر یزدگرد آخرین پادشاه فارس بود. نام اول این بانو جهانشاه و بقولی شاه زنان بوده است و شرافت این زن آن است که مادر نه نفر از ائمه طاهرین می شود و چنانچه حسین (علیه السلام) اب الائمه است این زن نیز ام الائمه است. [5]
و اما امام سجاد ( ع)دوران کودکی خود را در شهر مدینه سپری کرد. حدود دو سال از خلافت جدش امیرالمومنین(علیه السلام ) را درک نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش امام مجتبی (علیه السلام ) بود که تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامی بود .پس از شهادت امام مجتبی (علیه السلام ) در سال 50 هجری ، به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسین بن علی (علیه السلام ) که در اوج قدرت معاویه با او در ستیز و مبارزه بود ، در کنار او قرار داشت.
مدت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش 57 سال است زیرا 15جمادی الاول سال 38 از هجرت به دنیا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت امیرالمومنین است و تقریباً 23 سال با پدر بزرگوارش زندگی کرد پس مدت امامت آن بزرگوار 34 سال است . [6]
در محرم سال 61 هجری در جریان قیام و شهادت پدرش حسین (علیه السلام )در سرزمین کربلا حضور داشت . پس از فاجعه کربلا که امامت به او رسید ، همراه دیگر اسیران اردوگاه حسین به اسیری به کوفه و شام برده شد ، و در این سفر سرپرست و تکیه گاه اسیران در کوران مصائب و گرفتاریها بود . او در این سفر با سخنرانیهای آتشین خود حکومت یزید را رسوا ساخت و پس از بازگشت از شام ، در شهر مدینه اقامت گزید تا آنکه در سال 94یا 95 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف « بقیع» در کنار قبر عمویش امام حسن (علیه السلام) به خاک سپرده شد .[7]
و اما از نظر فضایل انسانی : امام سجاد گرچه با اهل بیت ( علیه السلام ) وجه اشتراک در همه فضایل دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست اما از نظر گفتار و کردار شباهتی تام به جدشان امیرالمومنین (علیه السلام ) دارد.
بخش دوم: ویژگیهای اخلاقی امام سجاد (علیه السلام )
ایمان امام سجاد(علیه السلام ):
امیرالمومنین (علیه السلام ) در دعای صباح می گوید: یَا مَنْ دَلَّ عَلیَ ذاتِهِ بِذاتِهِ (ای کسی که برهان وجود خود هستی )
حضرت سجاد نیز در دعای ابو حمزه ثمالی می گوید: بِکَ عَرْفتُکَ وَ اَنْتَ دَلَلْتَنَی عَلَیْکَ وَ دَعَوینی اِلَیْکَ وَ لَوْ لا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ مَا اَنْتَ .« تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی . ترا نمی شناختم»
این گونه کلمات منتهای ایمان را می رساند و این همان ایمان شهودی است که امیرالمومنین می فرماید:
« لَوْ کَشفَتْ لِی الغِطاءُ ما أزدَدْتُ یَقینَا»
« اگر بر فرض محال ممکن بود خدا را به این چشم ظاهری دید و می دیدم بر یقین من که الان به ذات مقدس حق دارم افزوده نمی شد»
علم امام سجاد (علیه السلام )
اگر امیرالمومنین (علیه السلام ) می گوید:« از من بپرسید هر چه می خواهید که به خدا قسم تمام وقایع را تا روز قیامت می دانم »، حضرت سجاد نیز می گوید : « اگر نمی ترسیدم که مردم در حق ما غلو کنند ، وقایع را تا روز قیامت می گفتم».
تقوای امام سجاد (علیه السلام )
امیرالمومنین (علیه السلام ) می فرماید « وَ الله لُوْ اُعْطُیت الا قالیمَ السَّبْعَةَ وَ مَا تَحْتَ اَفْلاکِها عَلَی اَن اَعْصی فِی نَعْلَةِ اَسْلُبُهَا جَلْبَ شِعْیرةٍ ما فَعَلْتُ».
« به خدا قسم اگر تمام عالم هستی را به من دهند که به مورچه ای ظلم کنم و بی جهت پوست جوی را از دهان آن بگیرم ، نمی کنم»
حضرت سجاد نیز می فرمود:
« تَعْصِیْ الا له وَ اَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَذَا اَلَعْمِری فِی الفِعَالَ بَدیعُ
لَوْ کُنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ لا طَعْتَةُ اِنْ المُحِبُّ لِعَنْ یُحْبُّ مطیعُ»
« خداوند را معصیت می کنی و ادعا می کنی که او را دوست داری»
« به جان من این ادعا از عجایب امور است . اگر راست خدا را دوست داشتی او را اطاعت می کردی ، زیرا محب همیشه مطیع محبوب است ، در این اشعار نیز امام سجاد (علیه السلام ) می گوید محال است که خداوند را معصیت کنم زیرا او را دوست دارم .
عبادت امام سجاد (علیه السلام )
درباره امیرالمومنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود و تا به صبح عبادت می کرد. حضرت سجاد نیز چنین بود چه بسیار باغها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد، عبادت و سجده او به حدی بود که به زین العابدین و سجاد ملقب شد .
از رسول اکرم روایت شده که روز قیامت خطاب می شود : کجا است زین العابدین ؟ و می بینم که فرزندم علی بن الحسین جواب می دهد و می آید.
از امام باقر روایت شده که : « پدرم را می بینم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده ، و صورت او زرد ، و گونه های او مجروح ، و محل سجده او پینه بسته بود »
سخاوت ، فتوت و رأفت امام سجاد (علیه السلام ):
در تاریخ است یکی از کارهای امیرالمومنین (علیه السلام ) اداره کردن فقرا بطور مخفیانه بوده است . امیرالمومنین شبها خوراک ، پوشاک و هیزم به خانه بینوایان می برد . و آن بینوایان حتی نمی دانستند که چه کسی آنها را اداره می کند . همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد (علیه السلام ) چنین بوده است »
روای می گوید: در محضر امام صادق (علیه السلام ) بودم که از امیر المومنین (علیه السلام ) صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمومنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمومنین بیشتر از علی بن الحسین نبوده است که صد خانواده را اداره میکرد . شبها گاهی هزار رکعت نماز می خواند . از طریق اهل سنت روایت شده است که چون حضرت سجاد شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را به طور مخفی اداره می کرده است.
زهد امام سجاد (علیه السلام )
چنانچه امیرالمومنین (علیه السلام ) زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است . همچنین بوده است امام سجاد(علیه السلام ).
لذا به اصحاب خود سفارش می فرمود : اَصْحابی اِخْوانِی ، عَلَیْکُم بَدارالْاخِرَة و لا اُوصِیْکُمْ بِدَارالدُّنْیا فَاِنَّکُم عَلَیها وَ بِهَا مُتَمَسِّکُونَ اَمَا بَلَغَکُمْ اَنَّ عیسیَ (علیه السلام ) قَالَ للحواریینَ : الدُّنیا قَنْطَرةُ فَاعُبُروها و لا تَعمُرُوها وَ قالَ : مَنْ یَبْنیِ عَلَی مَوْجِ الْبَحْرِ دَاراً ؟ تِلْکُم الدَّارُ الدُّنْیا وَ لا تَتَّخِذُوها قراراً.
« ای یاران من ، برادران من ، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی کنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده اید . آیا نشنیده اید که حضرت عیسی به حواریین می گفت ک دنیا پل است ، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید ! چه کسی روی موج آب خانه می سازد؟ موج دریا این دنیا است به آن دلبستگی نداشته باشید»
شجاعت امام سجاد (علیه السلام )
شجاعت امام علی (علیه السلام ) زبانزد خاص و عام است و اگر گفتار امام سجاد (علیه السلام ) را در مجلس ابن زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبه آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت این بزرگوار نیز بر ما روشن می شود .
امیرالمومنین شجاعت خود را در میدان برای افرادی مثل عمربن عبدود و مرحب خیبری بکار می برد و فرزند گرامی او امام سجاد شجاعت را در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید و روی خبر در مسجد شام بکار برده است .
سیاست امام سجاد(علیه السلام )
امیرالمومنین به اقرار همه مورخین از سنی و شیعه پاسدار اسلام بود و رای و تدبیر او فوق العاده مفید بود ،چنانکه عمر بیشتر از هفتاد مورد گفته است :
لَوْ لا عَلِیَّ لَهَکَ عُمَرْ یعنی « اگر علی نبود عمر هلاک شده بود »
امام سجاد (علیه السلام ) در مدت 35 سال پاسدار شیعه بود مورخین معتقدند که تدبیر امام سجاد مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد.
حلم امام سجاد (علیه السلام )
درباره امیرالمومنین گفتاری نقل شده و ایشان فرمودند : « بر آدم بیخردی گذشتم که به من بد گفت از او صرف نظر کردم گویی که او حرفی نزده است .
درباره امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرموده اند : « بر کسی گذشتم که به من بد می گفت .بدو گفتم که اگر راست می گویی خداوند متعال مرا رحمت کند ، و اگر دروغ می گویی خدا تو را بیامرزد»
تواضع امام سجاد (علیه السلام )
آن حضرت با فقرا می نشست ، با آنان غذا می خورد ، از آنان دلجویی می کرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود برای آنان کار می کرد و از آنان پذیرایی می نمود ، و در باره آنان به دیگران سفارش می کرد ، تاریخ نویسان اقرار دارند که امام سجاد (علیه السلام ) دوست فقیران ، یتیمان و بینوایان سر سفره اش باشند و با آنها بنشیند ، غذا برای آنها آماده کند و حتی غذا در دهان آنان بگذارد.
فصاحت و بلاغت امام سجاد(علیه السلام )
فصاحت به معنای خوب سخن گفتن ، مجاز ، کنایه ، لطایف و مثالها را بکار بردن است. و بلاغت سخن خوب گفتن ، بجا سخن گفتن ، از طول کلام بی فایده پرهیز داشتن است . فصاحت و بلاغت امیرالمومنین مورد اقرار همه است آنچنانکه درباره نهج البلاغه گفته شده :
دُونَ کَلامِ الْخالِقِ وَ فَوْقَ کَلامِ الْمَخْلُوق.
« پایین تر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق است .
امام سجاد صحیفه کامله سجادیه را به جهان عرضه داشت ، صحیفه ای که چون آن نیامده و نخواهد آمد . صحیفه ای که در ضمن دعا ، معارف اسلام ، سیاست السلام ،اخلاق السلام ، اجتماعات السلام ، حقانیت شیعه ، حقانیت اهل بیت ، انتقاد از ظلم و ظالم ، سفارش به حق و حقیقت و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش می دهد .
صحیفه ای که محققین اسم آن را اُختُ القرآن ، انجیل اهل بیت ، زبور آل محمد نامیدند. صحیفه ای که ابلحی با فصاحت ادعا می کرد که می تواند چون آن بیاورد چون قلم بدست گرفت و نتوانست . دق کرد و مرد.
و دیگر از آثار پر ارزش امام سجاد (علیه السلام ) و مساله حقوقی ایشان است که یکی از کتابهای فصیح و بلیغ است .
جهاد امام سجاد (علیه السلام )
امیرالمومنین (علیه السلام ) بزرگترین مجاهد اسلام است که توانست اسلام را از دست کفار و مشرکین نجات دهد . ولی فرزندش امام سجاد (علیه السلام ) گرچه در کربلا کشته نشد اما وجودش ، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام بوده است . قیام ابی عبدالله الحسین(علیه السلام ) درختی بود که در کربلا کاشته شد و آبیاری و به ثمر رساندن و نگاهداری از آن بدست امام سجاد (علیه السلام ) ، به دست زینب کبری انجام گرفت ، تدبیر امام سجاد در اسارت ، گریه های امام سجاد در مدینه ، نوحه خوانی و روضه خوانیهای آن حضرت در مدت 35 سال سخنرانیش به موقع جهادی بود فوق العاده مفید و ثمر بخش که تحلیل سیاسی تاریخ ، این مطالب را نشان می دهد.
عفو و جوانمردی امام سجاد (علیه السلام )
اگر تاریخ درباره امیرالمومنین (علیه السلام ) می گوید که چگونه از ابن ملجم مواظبت کرد و هنگامی که ظرف شیری را برای حضرت می آورند نیمی را می خورد و نیم دیگر را برای او می فرستاد ، و درباره او وصیت و سفارش نمود ، درباره امام سجاد نیز منقول است که:
فرماندار مدینه که دل امام سجاد را خون کرده بود ، از طرف عبدالملک مروان معزول شد و امر شد که او را به درختی بندند و مردم بیایند و به او توهین کنند . امام سجاد (علیه السلام ) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود ، امام سجاد نزد او رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خوری نجات یابد.
آن فرماندار معزول می گفت از علی بن الحسین و یارانش ترس دارم زیرا به آنها ظلم بسیار کردم.
ابهت و شخصیت امام سجاد (علیه السلام )
درباره امیر المومنین (علیه السلام ) گفته شده است که بسیار متواضع بود ، ولی بزرگی شخصیت آن بزرگوار میان همه محفوظ بود . همچنین است فرزند عزیزش امام سجاد (علیه السلام ) . در تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شد که حجرالاسود را استلام کند . پس در گوشه ای برای خود فرشی انداخته بو نشسته بود که امام سجاد وارد طواف شد و وقتی به حجر الاسود رسید ، مردم کنار رفتند و حضرت مکرر استلام نمود ، هشام فوق العاده ناراحت شد . یکی از اطرافیان پرسید : این مرد کیست که مردم چنین باو احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمی دانم . فرزدق آنجا بود ، فی البداهه قصیده مفصلی درباره امام سجاد سرود .
هَذَا الَّذی تَعْرِفُ الْبَطْحاءُ وَ طْاتَهُ ما قَالَ لا قَطُّ اِلا فیِ تَشَهِّـــدِهِ یَغْضِیَ حَیَاًء وَ یُغْضَی مِنْ مَهَا بَتِهِ مِنْ مَعْـشَرِ حُبُّـهُمْ دینُ وَ بُغْضُهُمْ مُقَــدَّمُ بَعْدَ ذِکِــرِ اللهِ ذِکــرهُمُ |
وَ الْبَیْتَ یَعْرفُهُ وَ الحِلُّ و الحَرَمُ لَــو لَا التشَهُّدُ کانتْ لاَئُهُ نَـعَمَ فَمَــا یُکَلَّمُ اِلّا حیْنَ یَــتْبَسِمُ کُفَرٌ وَ قُرْبُهُمْ مَبْضَی و مُقْــتَصَمُ فی کُلِّ فَرْضِ و محْتُومٍ بِهِ الکَلِمُ[8] |
« این مردی است که حجاز خانه خدا ، حل ، حرام او را می شناسند ، نه ، در کلامش نیست ، حاجت سائل را همیشه برآورده می کند جز در تشهد – که لااله اله الله – می گوید . و اگر تشهد در نماز نبود ، نه او ، همیشه آری بود :هنگام برخورد با مردمان چشمها فرو می بندد برای آنکه حیا دارد ، و دیگران مگر که آن بزرگوار تبسم کند ، روز قیامت حب آنها دین است و بغض آنها کفر است .و قرب و نزدیکی به آنان پناه و نجات انسانها است . در نمازها یاد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چیزی است بعد از اسم خدای متعال و نمازها به اسم آنان تمام می شود . یعنی در نماز بعد از اسم خدا در اقامه ، اسم اهل بیت است و آخر مطلب که در تشهد آخر گفته می شود باز اسم اهل بیت است .
گفته شده که فرزدق به این اشعار آمرزیده شده است و به گفته جامی اگر اهل عالم به این اشعار آمرزیده شوند جا دارد .
1 - الرحمن : 4-1
2 - علی شیروانی ، رساله حقوق امام سجاد (ع)
3- سوره بقره آیه 83.
3- نهج البلاغه ، کلمات قصار ، شماره 2178.
[5] - آیت الله مظاهری، چهارده معصو م چاپ کیهانک.
[6] مهدی پیشوای ، سیره پیشوایان، چاپ چهاردهم، ص ،234.
[7] - آیت الله مظاهری، چهارده معصو م چاپ کیهانک.
[8] - ابن شهر آشوب ، مناقب.